راز ما

هرکه رااسرارحق آموختند مهرکردندودهانش دوختند

راز ما

هرکه رااسرارحق آموختند مهرکردندودهانش دوختند

۴ مطلب با موضوع «یاداشتهای سینمایی» ثبت شده است

به بهانه مصاحبه اخیررضاکاهانی با خبرنگارایسنا

داشتم اخبارسینمارو تو یکی ازسایتها نگاه میکردم به یه خبرجالب برخوردم .رضا کاهانی به خبرنگارایسنا گفته بودبهار93 برای ساخت فیلم به ایران برمی گرداماگرشرایط باشه!

یاداین لطیفه افتادم که آرنولد رو پلیس گرفته بود غضنفر دوید وگفت ما دوتا رو کجا می بری؟!

فارغ ازدلسوزی برای غضنفر پرواضح است که غضنفرازاین کار درصدد مهم جلوه دادن خودوالتیام عقده های پنهان زندگی خودش بوده است.


درسینمای ایران یا باید فیلمسازی باشی که خودت وفیلمت قواره ی توقیف باشد وآنوقت مشهورتروخبرسازترمی شوی وچشمها منتظر رفع توقیف فیلمت می ماندویا درغیراین صورت برای مهم شدن وخبرساز بودن والبته برفوش شدن باید به غضنفربازی روی آوری.یعنی بیخودی مصاحبه کنی واین طرف وآن طرف بگویی که آه حکومت با من مشکل داردمرا توقیف کرده اند آه می خواهند مرا توقیف کنند آه مطمئن نیستم فیلمم را درجشنواره فجر نمایش دهند .آه آه آه..

این رضای عزیز ما از دسته ی دوم است جالب است خاطراتی که ازرضا درذهن دارم مثلا اینکه اساسا رضا کاهانی شدنش درهمین هشت ساله ی دولت احمدی نژاداست وهمه ی غرغرهایش هم به همین سالهاست واین ازعجایب مدیریت فرهنگی درجهان است .دست به عصاتر با فیلم آدم وآنجا وبیست شروع کرد واین آخری ها به "بی خودوبی جهت" رسیدکه اکران فیلم آخرش مقارن بود با اکران من مادرهستم فریدون جیرانی واعتراض عده ای ناشی به فیلم فریدون همان روزها از خبرنگاری شنیدم که رضا دوست داشت به فیلم او فحش دهند وبه اواعتراض کنند که گروه ناشیان مشغول کاردیگری بودند.

رضا دوست داشتنی است ازاین حیث که بریک تخصص تمرکز می کند واین شاخه وآن شاخه نمی پرد.تخصص رضا رکیک سازی درسینمااست .یادم هست سر فیلم "اسب حیوان نجیبی است" بهش گفتم فیلمت خیلی رکیک است اگرکسی با مادروخواهرش به سالن برود ازدیدن آن شرمنده می شودگفت سینما همین است فرق دارد باتلویزیون مخاطب نرود وبلیط نخرد!!

رضادوست داشتنی است والبته مقاوم ازاین حیث که سالی چندین فیلمنامه به ارشادارائه می کردوتنها یکی ازآنها پذیرفته می شد وآن یکی یکی ها همین کارنامه ایست که حالا دارد.می گفت من منت دولت رانمی کشم دیجیتال فیلم میسازم تادوربین 35 میلی متری فارابی رانگیرم کاری به من نداشته باشند به جای سالی یکی سالی دوسه فیلم میسازم.

رضا کلاً دوست داشتنی است این مصاحبه ی آخرش هم که خیلی مزه داد،سال قبل خودش به خودش گیرداد واز ایران رفت به فرانسه فیلم بسازد که مثلا اینجا دیگر جای من نیست وحالا خودش دارد برمی گردد که به قول خودش اگر شرایط باشد فیلم بسازد بالاخره مدیریت سینما عوض شده وبوی کباب می آید .

مایه چنین مردمی هستیم...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۲ ، ۲۱:۵۵
مسعود اخباری

به بهانه ی اظهارنظرفرج اله سلحشوردرباره فساددرسینمای ایران..

چندی است یک اظهارنظرعجولانه ازیکی ازسینماگران پیرامون فسادحاکم برفضای عمومی سینما جنجالی برخروجی خبرگزاری ها ایجادکرده وطی هفته های اخیرواکنشهایی ازطیف های گوناگون سینمابه گوش میرسدالبته عده ی زیادی هم ساکت اند ،شاید درحال تامل اندکه اصلا فرج اله سلحشورچه می خواست بگویید که اینچنین ناگهانی وعجولانه حرفش رادرپس واژه ای درشت وغم انگیز بارسینما کرد.عده ای هم که هرچه بشود مسئله ی اصلی شان همان غم نان است کاری به کارکسی ندارند.امابعدازانتشارمتن کامل آخرین مصاحبه جناب سلحشوربدنیست چندجمله ای درپاسخ به ایشان بگویم تا هم او وهم برخی اهالی سینماسردرگم این واژه بازی ها نشوند.
جناب سلحشور عزیز گفته اید من خودم را از اهالی این سینما نمی دانم دقیقا چون خودرا از اهالی این سینما نمیدانی می خواهی درد سالیان دراز این سینما را به مدد بدوبیراه درمان کنی توخودرا آنطرف جوی میدانی وسینما واهالی اش را این طرف جوی وتا اینگونه است به کاه دان خواهید زد. منتظرید امام عصرارواحنا فداه ظهورکنند وسینمای دلخواه شما را با خود بیاورند تا شما خود را از اهالی آن بدانید؟


چه برمسند قضاوت نشسته ای؟ یکبار درشتی بارسینما می کنی فردایش تبصره ی عذرخواهی ازکیسه ات درمی آوری یکبارهم که می گویی ده نمکی ازنظرمن جزو مومنان وصالحان نیست ودوست دارد هردو طرف را داشته باشد! می شودبفرمایید کدام دو طرف؟ تقسیم بندی شما چگونه است ؟ وچرا به قضاوت نیتهای آدمها نشسته اید ؟ نیت ده نمکی مال خودش ما حق ورود به نیت افراد را نداریم چطور اورا متهم می کنید به چیزی که اتفاقا با همه ی سینما نابلدی اش درهرسه فیلمش یک حرف برای گفتن داشت وآن اینکه یا حسینی باش یایزیدی حالا شما می گویی او دوست دارد هردو طرف را داشته باشد؟ 
برادر ارجمند گفته اید خیلی ها دوست ندارند اشکالات سینما مطرح شود آیا شما اشکالات سینمارا مطرح کردید؟ آن عبارت غم انگیز که بارسینما کردید اشکالات سینما را برطرف کرد؟گفته اید چوب را که برداری گربه دزده حساب کارخودش را می کند آیا آنهایی که در مقابل عبارت غم انگیز شما موضع گرفتند همان گربه دزده هستند؟ وآدمهای خوب را کسانی معرفی کرده اید که درپشت صحنه های کارشما جلف بازی درنیاوردند واگر آنطرف تر جلف بازی درآورند همان گربه دزده می شوند؟
سینمایی که درآن بسیارند افراد که بدون فیلنامه به سختی 20 جمله ی درست ودرمان با ساختار ادبی سالم کنارهم می گویند واین ناشی از عدم مطالعه وسطح علمی آنان است وسینمایی که اگر روند مصاحبه ها ازفضای شخصی ودرونی بازیگرانش را بررسی کنی به یک کد مشترک روانشناختی دراکثر عزیزان می رسی وآن یک خلا شخصیتی است ومضمون همه حرفها این است که" بازیگری را انتخاب کردم تا دیده شوم" وپیرو این دیده شدن برخی به هرقیمتی وجودشان را پای معامله برده اند. سینمایی که فقط پسوند معاونت آن کلمه اسلامی است وعوامل آن دین خود را دارند.عواملی که تعریف محرم و نامحرم را، تعریف حیا را ،تعریف بندگی را ازجیبشان درمی آورند وشاید امروزبه ازای هرسینماگر مایک دین مجزا داشته باشیم،عواملی که اگر 24 ساعت مدام سر ضبط باشند درپایان روز به تعداد تک تک آنها 17 رکعت نماز قضاء تحویل خواهی گرفت وسینمایی که درآن مردان به پز روشنفکری مفهومی به نام غیرت را قیمه قیمه کرده اند وزنان درآن به استناد همان پز روشنفکری گاه به گونه ای لباس می پوشند وخودآرایی می کنند که نابینایان هم تحریک می شوند، سینمایی که درآن بسیارند مردان وزنان که شیوه ی زندگی شخصی شان می طلبد تاپایان عمرمجرد باقی بمانند، وسینمایی که اگر اسم خدا رادرآن ببرید و از مذهب بگویی امل وعقب مانده تلقی می شوی با بد وبیراه امثال شما درست نمی شود جناب سلحشور. 
تا حال همه ی ما خوب نشود وبه این مفهوم نرسیم که ما سینمایی منحصر به فرد داریم مختص ایران اسلامی وسینماگر دراین مدل ازسینما باید از دل مکتب وکنج مسجد وسر سجاده پرورش یابد هیچ گاه بااین چوبهای ناشیانه هیچ گربه دزدی حساب کارخودرا نخواهندکرد.امید به روزی که حال همه ی ما خوب شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۲ ، ۱۷:۰۰
مسعود اخباری

وقتی جدایی نادرازسیمین رادیدم بسیار لذت بردم ازاینکه فیلمسازی بااین سطح از شناخت زبان سینما وبا این نگاه از جزئیات هنری وزیبایی شناختی درکشور وجود دارد. احساس کردم فرهادی برای سینمای ما که اساساً سینمای منحصربه فردی است وبه لحاظ محتوا ونوع نگاه به زندگی بشری نمونه ی دیگری درجهان ندارد یک ذخیره ی بزرگ است.اوبه خوبی می داند چگونه به مدد رنگها، نورها ،نماها وملودی ها یک هارمونی متناسب باذوق بشری درمدیوم سینما تولید کند.واساساً بایستی فرهادی را شروع یک جریان وموج سینمایی درسینمای ایران تلقی کنیم. فرهادی بودن ازاین پس یعنی توجه به جزئیات زیبایی شناختی مخاطب وتلاش برای ارتقای سطح سلیقه ی او.


اما این جریان تازه که شاید فرهادی بنیانگذار آن باشد ازدوجهت قابل بررسی است ،اول یک جریان ساختاری که انصافاً باید آن را شروع بسیار خوبی برای سینمای ایران دانست .ودوم یک جریان فکری ومحتوایی.درباره جریان نخست شاید دراین مدت بسیار گفته ونوشته شده باشدواساسا ساختار زیبای سینمای فرهادی را مخاطب عام که سینما را به طور حرفه ای نمی داند هم کاملا متوجه می شود.اما آنچه دراین یادداشت کوتاه به آن می پردازیم راجع به جریان دوم است .فرهادی نخست با"چهارشنبه سوری" ،سپس با "درباره الی"واکنون "جدایی نادر از سیمین" نشان داد که دغدغه های ذهنی اش که تلاش می کند درسینما به آن بپردازد چیست.درنشست نقد فیلم جدایی نادر ازسیمین فرهادی در پاسخ به یکی از حاضرین اینطور می گوید:"معتقدم فیلم ،فیلم تلخیه اما فیلمساز ،فیلمساز تلخ اندیشی نیست". من به عنوان یک مخاطب اگرتنها فیلم جدایی نادر از سیمین را دیده بودم شاید این حرف فرهادی را باور می کردم اما وقتی سه اثر شاخصی که فرهادی رادرجایگاه کنونی مطرح ساخت مورد بررسی قرار می دهیم به نتیجه دیگری می رسیم.
علی رغم اینکه فرهادی درسه گانه اش مسائل بسیار مهمی از جامعه را مطرح می کند واین مسائل درهرجامعه ای غیرقابل انکاراست ،اما مخاطب با تلخی وسیاهی کامل از سالن خارج می شود وفیلمساز کنتراستی منطقی بین ضدارزشهای مطرح شده درفیلمش وارزشهای موجود درجامعه برقرا نمی کند.یعنی مخاطب تلخی ذهن سازنده را باخود به یادگار می برد. اگراستنادکنیم به جمله خود فرهادی در نشست جدایی نادر از سیمین ،سوال اساسی که اینجا مطرح می شود اینکه آیا مخاطب برپرده سینما فیلم را می بیند یا فیلمساز را؟
اینکه ما بگوییم فیلمساز تلخ اندیشی نیستیم آیا کافی است ؟ مسائلی که فرهادی درسه گانه اش به ظرافت وزیبایی هرچه تمام تر به نمایش می گذارد درجامعه ی ایرانی وجوددارد،کما اینکه درهمه جای دنیا با ابعاد وسیع تری وجود دارد .اما سینما بدون برقرای کنتراست فکری برای مخاطب تک بعدی می شود یعنی مخاطب فقط آنچه برپرده سینمادیده درذهنش نقش می بندد. مخاطب با فیلم مواجه است نه فیلمساز وسیاهی وتلخی که با خود از سالن بیرون می برد تا مدتها وبلکه تا پایان عمر در لایه های زندگی وتصمیم گیری هایش نمود پیدا می کند .سوال بسیار مهم دیگری که مطرح می شود اینکه آیا جامعه ایرانی سراسر به این تلخی است؟ عدم برقرای کنتراست بین سیاهی وسفیدی وخوبی وبدی درمدیوم سینما موجب می شود که مخاطب یکی دو نکته ارزشی ایرانی واسلامی که درفیلمهای فرهادی با ذره بین قابل مشاهده است را به کلی بعداز خروج از سالن فراموش می کند وبا زمینه ای سیاه خارج می شود.واین خاصیت غیرقابل انکارسینمااست.
ضرب آهنگ ناخودآگاه فیلم های فرهادی به مخاطب می گوید ایران با شرایط کنونی جای زندگی نیست ومدینه ی فاضله ی دیگری درنقطه ای دیگر از جهان منتظر ماست .وآیا واقعا اینگونه است ؟ جامعه ایرانی وبدنه ی زندگی مردم به همین تلخی وسیاهی است که فرهادی می گوید؟
شاید اگرفرهادی ،نگاهش دربه نمایش گذاشتن حدمتعادلی از سیاهی وسپیدی را تغییرندهد،مجبورشویم از مخاطب بخواهیم اندکی مراقب این موج محتوایی وفکری که سینمای فرهادی خواسته یا نا خواسته مولد وهدایت گر آن است باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۲ ، ۲۲:۰۲
مسعود اخباری

سلام گلشیفته جان حال همه ی ما خوب است ملالی نیست جزخبرهای تو که به ایران می رسد. خبررفتنت ونماندنت ، خبرترجیح اینکه شهروند فرانسوی باشی تا شهروند ایرانی خبر نقش هایی که درهالیوودکارکردی که تراز پنجاه تای آنها روی هم به یک پلان میم مثل مادرت یا سنتوری ات نمی رسد. خبرپله پله نزدیک کردنت به استانداردهای رختخوابی کمپانی های جهود هالیوود، خبرمصاحبه ی غرورآفرینت به عنوان یک زن شیعه ی ایرانی با مجله ی فرانسوی "ووگ" وابراز تنفرت ازحجاب وچاپ آن تصویر خوش قواره ات باز به عنوان یک زن مسلمان شیعه درهمان مجله به عنوان تبلیغ مدولباس واین خبر آخرت که شوق را برجان همه ی ما آورد انتشارتصویر نیمه برهنه ات برمجله ی "مادام فیگارو" که براستی نشان داد شعاری که برهمه ی ورودی های ینگه دنیا نوشته اند دروغ نیست آری واقعا آمریکا سرزمین فرصتهاست نه امریکا بلکه همه دنیا غیراز ایران سرزمین فرصتهاست وتو چه خوب از فرصتها استفاده کردی. البته درهمان فرانسه ی شما چند وقت پیش یه زن مسلمان به خاطر حفظ حجابش از تدریس درمحل کارش محروم شد ولی حجابش را برنداشت بیچاره بلد نیست ازفرصتها استفاده کند!
وتو گلی جان چه خوب از فرصتها بهره بردی که خانواده ات هم انکارت می کنند شنیدم مادرت گفته گلشیفته را من بزرگ کردم اهل برهنگی واین حرفها نیست خانواده ات گفته اند این تصویر اعجاز فتوشاپ است این غربیها بی تربیتها رو یک مجله ی معتبر عکس فتوشاپی می زنند بدون هماهنگی با صاحب عکس !!



گلی جان شنیده ام وزارت ارشاد گفته شما دیگه ایران برنگردی ودرجای دیگری از دنیا مشغول هنرمندی هایت باشی ولی اصلا خودت را ناراحت نکن اینجا ایران است وما عادت داریم زود همه چیز را فراموش کنیم زود خونهایی که روی این خاک ریخت تا ناموس شیعه در بستان وسوسنگرد به تاراج نرود را فراموش می کنیم خونهایی که امروز می ریزد تا امنیت این سرزمین بماندرا فراموش خواهیم کرد وخیلی چیزهای دیگر را ، شاید مدیران فرهنگی عوض شدند وتو را با همه ی دهن کجی هایت باز به ایران راه دادند وخدارا چه دیده ای شاید درجشنواره فجر برایت بزرگداشت گرفتند آخر مازود همه چیز را فراموش می کنیم.

مسعود اخباری